سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

جغد طلاق

مهدی سهیلی

ای نازنین پدر   !

و ای مادر ی که شمع دل افروز خانه ای

از خشم بگذرید

ای جان ما فدای شما ، آشتی کنید

جغد طلاق ، بر سر ما ضجه می زند

لعنت بر این طلاق

از بهر ما نه ، بهر خدا آشتی کنید    .

  ***

ما کاروان کوچک وهمراه بوده ایم

ای ُاف بر این طلاق

کز تند باد او

نا گه چراغ قافله خاموش می شود

و ندر شبی سیاه

در شوره زار عمر

هر یک ز ما به کوره رهی می رود غریب

و زیاد روزگار ، فراموش می شود

  ***

مادر ! مرو ، برا ی خدا پیشمان بمان

از ما ، جدا مشو   .

بر قطره های تلخ سر شکم نگاه کن

بنگر به دست کوچک و لرزان خویش

از قصه طلاق و جدائی سخن مگو

از پیش ما مرو

از ما جدا مشو    .  

بابا ! فدای تو

لختی درتگ کن

بی مادر بلاست

ما را اسیر فتنه بی مادری مکن

مادر ، اگر رود شب ما بی ستاره است

در آشیانه ای که به هم انس بسته ایم

ویرانگری مکن    .  

  *****

 

 

 

 

 


جغد طلاق

مهدی سهیلی   

 مادر ! مرو ، برای خدا پیش ما بمان

از ما جدا مشو

بر قطره های تلخ سر شکم نگاه کن

بنگر بدست کوچک و لرزان طفل خویش

از قصه طلاق و جدائی سخن مگو

از پیش ما ، مرو

از ما جدا مشو      .

  ***

اشک نیاز به رخ زرد ما ببین

ما جوجه های تازه رس بی ترانه ایم

بر جوجه های غم زده ، سنگ ستم مزن

مادر ! هراس در دل ما موج می زند

دستم به دامانت

از قصه طلاق ، در این خانه دم مزن    .

  ***

بابا ! شکسته شیون من در گلوی من

در پیکرم ، حکومت بیم است و اضطراب

بنگر به خواهرم

کاین طفل خردسال

میلرزد از هراس

می ترسد از طلاق

فریاد التماس مرا گوش کن پدر  !

ما با وفای مادر خود ، خو گرفته ایم

مادر ، بهشت ماست

او سربند آتیه و سرنوشت ماست    .

  ***

مادر! اگر ز کلبه ما ، پا برو ن نهی

فردا چه می شود؟

مائیم و موج درد

مائیم و روی زرد

مائیم و داستان غم انگیز بی کسی

ما دست التماس به سویت گشاده ایم

شاید ز راه مهر ، به فریادمان رسی

  ***

بابا ! فدای تو

لختی درنگ کن

ما را به چنگ موج حوادث رها مکن

اندیشه کن پدر

ما را ببین چگونه به پایت فتاده ایم

 

از خشم در گذر

بی مادر بلاست

ما را اسیر فتنه بی مادری مکن

مادر اگر رود ، شب ما بی ستاره است

در آشیانه ای که به هم انس بسته ایم

ویرانگری مکن    .

  ***


فرم اشتراک

نام و نام خانوادگی                           تحصیلات                             شغل                        تلفن همراه :

نشانی :                                                                                               کد یا صندوق پستی :

هزینه اشتراک : یکساله : 100000 ریال          شش ماهه : 50000 ریال                       سه ماهه :‌ ‌25000 ریال

لطفا بهای اشتراک را به حساب جاری به شماره 79/33977313 ( قابل واریز در کلیه شعب بانگ ملت ) به نام نشریه بامداد شاهرود واریز و اصل رسید را به نشانی : شاهرود . خیابان امام . خیابان شیخ بهایی . کوچه دوم . پلاک 9 و یا صندوق پستی 345 ارسال نمایید .  


اگر برای من آب نداشته باشد ، برای تو نان که دارد

 

عقیده و نظریه بعضی ها در اموری اظهار می شود که اگر دیگران را احتمال زیان و ضرر باشد آنها از آن سود و فایده می برند . پاسخ این دسته از مردم همان است که در عنوان این قسمت آمده است .

 

اما ریشه تاریخی این ضرب المثل :

 

میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه قاجار در برنامه خود دو موضوع توپ ریزی و حفر قنوات را در صدر مسایل قرار داده بود . افزایش توپ را موجب تقویت ارتش و حفر قنوات را عامل اصلی توسعه کشاورزی می دانست .

هر وقت فراغتی پیدا می کرد به سراغ مقنیان می رفت و آنها را در حفر چاه و قنات تشویق و ترغیب می کرد . اگر چه ملا قربانعلی بیدل و یا بقولی یغمای جندقی ، در وصف حاج میرزا آقاسی چنین سروده است :

 

نگذاشت بـرای شـاه حـاجـی درمـی

 شد صرف قنات و توپ ، هر بیش و کمی

 

نـه مـزرع دوست را از آن آب نـمـی

نـه لشکـر حضم را از آن تـوپ غـمی

 

ولی رباعی بالا در مورد توپ ریزی حاجی اگر تا حدودی واقعیت داشته باشد دور از انصاف است که سعی و تلاش وی را در حفر چاهها و قنوات عدیده به منظور توسعه کشاورزی در ایران آنچنان خالی از فایده بدانیم که مزرعه دوست را از آن آب نم و نصیبی نرسیده باشد . حقیقت این است که غالب مزارع حومه تهران هنوز از رهگذر قنوات حاجی میرزا آقاسی ، که بعضاً دایر است ، مشروب می شوند ( با نهایت تأسف در حال حاضر غالب این مزارع جزء محدوده شهر تهران در آمده و در آنها خانه سازی شده است ) و اگر به سایر قنوات کور و از کار افتاده هم توجه می شد از حیز انتفاع نمی افتادند .

 

باری ، روزی حاج میرزا آقاسی برای بازدید یکی از قنوات رفته بود تا از عمق مادر چاه و میزان آب آن آگاهی حاصل کند . مقنی اظهار داشت : تا کنون به آب نرسیده ایم و فکر نمی کنم در این چاه رگه آب وجود داشته باشد .

 

حاجی گفت : به کار خودتان ادامه دهید و مأیوس نباشید . چند روزی از این مقدمه گذشت و مجدداً حاجی میرزا آقاسی به سراغ آن چاه رفت و از نتیجه حفاری استفسار کرد .

مقنی موصوف که به حسن تشخیص خود اطمینان داشت در جواب حاجی گفت : قبلا عرض کردم که کندن چاه در این محل بی حاصل است و به آب نخواهیم رسید .

 

حاج میرزا آقاسی به حرفهای مقنی توجهی نکرد و گفت : باز هم بکنید و به جلو بروید ، زیرا بالاخره به آب خواهید رسید .

 

دفعه سوم که حاجی میرزا آقاسی برای بازدید مادر چاه رفته بود ، مقنی سر بلند کرد و گفت : حضرت صدراعظم ، باز هم تکرار می کنم که این چاه آب ندارد و ما داریم برای کبوترهای خدا لانه می سازیم ! صلاح در این است که از ادامه حفاری در این منطقه خودداری شود .

حاجی میرزا آقاسی که در توپ ریزی و حفر قنوات عشق و علاقه عجیبی داشت و گوش او در این دو مورد به حرف نفی بدهکار نبود با شنیدن جمله اخیر که مقنی اظهار داشته بود از کوره در رفت و فریاد زد : احمق بیشعور ، به تو چه مربوط است که این زمین آب ندارد ، اگر برای من آب نداشته باشد ، برای تو نان که دارد .

 

مقنی دیگر حرفی نزد و به سعی و تلاش خود ادامه داد تا همان طوری که خود به نان رسید ، حاج میرزا آقاسی را به آب رسانید و این عبارت طنز آمیز حاجی از آن تاریخ به صورت ضرب المثل در آمد .