سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

مفیدترین نوشیدنی جهان چیست    ؟

آب معمولی را منجمد وسپس آن را از یخچال خارج کرده و اجازه دهید تا دوباره ذوب شود به اندازه ای که درون ظرف فقط قطعه یخی به حجم یک تخم مرغ باقی بماند . این قطعه یخ تمام ناخالصی های آب را از جمله موادی که سلول های بدن را از بین می برد ، به خود جذب می کند . با خارج کردن این قطعه یخ یک لیوان آب سبک به دست می آید که مفیدترین نوشیدنی دنیا است و همچنین در طولانی کردن عمر انسان نیز موثراست .

طی تحقیقات پروفسور بردیشیف روسی 82 ساله ، راز طول عمر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق ، هند و کره شمالی نوشیدن این آب می باشد .

 


نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه )

روش : خبری ، تحلیلی ، اطلاع رسانی ، آموزشی

زمینه : فرهنگی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : غلامحسین ریاحی

مدیر اجرایی : بنفشه ریاحی

نشانی : شاهرود ، خیابان امام ، خیابان شیخ بهایی ، هشت متر دوم ، پلاک 9

تلفن های تماس 02732224506 و 02732241659 تلفکس : 02732236059 

Email : bamdadsharood1390@yahoo.co.uk                          

چاپ : پیک فرهنگ

تهران . خیابان انقلاب . خیابان فخر رازی . خیابان وحید نظری

سمنان : میدان معلم . مجتمع تجاری اسکان . واحد 15 تلفن : 02313327716  

نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه )

در ویرایش ، تلخیص و چاپ مطالب برگزیده شما آزاد است .

عکس ها و مطالب ارسالی شما نزد ما به یادگار می ماند .

 


 

آشنایی با خادمان شهرستان شاهرود و استان

دیداری با ابراهیم باقری ، مدیر امور آب و فاضلاب شهری شهرستان شاهرود

خودتان رامعرفی بفرمایید :

ابراهیم باقری ، مدیرامورآب و فاضلاب شهری شهرستان شاهرود  .

ازچه زمانی مسئولیت را عهده دار شده اید ؟

از سال 1373 بعنوان رئیس اداره بهره برداری آبفای شهر بیارجمند درشرکت آب و فاضلاب استان سمنان شروع بکار نمودم 0 سپس بعنوان مسئول تاسیسات و مسئول واحد حراست اداره آب و فاضلاب شهری شاهرود قبول مسئولیت نمودم 0 پس از طی دوره های آموزشی و فنی از سال 81 لغایت سال 85 مدیرامورآب و فاضلاب شهرستان گرمسار و از سال 85 لغایت 89 بعنوان مدیرامورآب و فاضلاب شهرستان دامغان و از مردادماه سال 89 تاکنون در خدمت همشهریان عزیز شاهرودی می باشم 0

چه اقداماتی تا بحال انجام داده اید ؟

همانطورکه استحضار دارید وظایف اصلی تاسیس شرکتهای آب و فاضلاب دربخش تامین و توزیع آب تعریف می شود 0 اینجانب در وظایف محوله شامل مدیریت دربخش تامین و توزیع آب آشامیدنی سالم و بهداشتی ، احداث خطوط انتقال و شبکه های آبرسانی ، احداث مخازن ذخیره آب ، بهسازی و مرمت شبکه های فرسوده ، جلوگیری از هدر روی و اتلاف آب و ترغیب شهروندان به استفاده بهینه از آب با فراهم نمودن امکانات و وسایل دستگاههای کاهنده فشار جهت تعبیه درادارات و اماکن عمومی ، مدیریت دربخش واگذاری و فروش انشعاب آب ، جمع آوری انشعابات غیر مجاز ، رسیدگی به اتفاقات شبکه آبرسانی و مدیریت در بخش فاضلاب از جمله ایجاد شبکه جمع آوری فاضلاب و واگذاری انشعابات فاضلاب و مدیریت در بخش آبرسانی به شهرکها به ویژه مسکن مهر و بطورکلی کلیه وظایف در بخش آبرسانی اقدامات فراوانی را با تلاش و همراهی سایرهمکارانم به مرحله عمل رسانیده ایم که امیدوارم مورد رضایت باریتعالی قراربگیرد 0

چه اقداماتی دردست اجرا دارید ؟

اصلاح و توسعه و بروز رسانی خطوط انتقال و شبکه آبرسانی شهرشاهرود و شهرهای تابعه شامل بسطام ، مجن ، میامی ، کلاته خیج  و  بیارجمند .

احداث مخازن ذخیره آب و اجرای پروژه ساختمان اداری شهر شاهرود .

فروش آب به ساختمانهای درحال احداث ، کنتور گذاری ساختمانهای فاقد کنتور ، جمع آوری انشعابات غیرمجاز و ترغیب شهروندان به استفاده بهینه از آب .

ادامه طرحهای درحال پیشرفت از جمله تامین آب مسکن مهر ، احداث شبکه آب و فاضلاب مسکن مهر ، ادامه اجرای پروژه فاضلاب شهرشاهرود و مطالعه پروژه فاضلاب شهرهای مجن وکلاته خیج و 000

تکمیل ساختمان اداری بسطام .

ساخت سوله انبار و حصارکشی تاسیسات شماره 3

ادامه پروژه انتقال آب از چشمه سارهای قطری

نشریه بامداد چه خدماتی برای شما در پیشبرد اهدافی که بعهده دارید می تواند انجام دهد ؟

افزایش سطح آگاهی مردم ازطریق درج عملکرد سالیانه آب و فاضلاب و از طریق مصاحبه و تهیه گزارش ، ترغیب شهروندان به صرفه جویی و استفاده بهینه از آب و معرفی خدمات همکاران ما در بخش آب و فاضلاب درنشریه .

نشریه بامداد : از اینکه صمیمانه با ما به گفتگویی دوستانه نشستید ؛سپاسگزاریم و برای شما و همکاران تلاشگر شما که 24 ساعته در خدمت همشهریان هستند ؛ آرزوی سعادت ، تندرستی و سلامت داریم . امیدواریم ، بازهم فرصت دیگری به ما بدهید تا در مورد آب این نعمت الهی که بدون آن ، زندگی بی معنا است ، بازهم به صحبت بنشینیم .


جملات سازنده

تالیف : بنفشه ریاحی

آنچه باید هر انسانی به انسان دیگر ارزانی دارد عشق است و دیگر هیچ .

از گناه بیزار باش ، اما گناهکار را دوست داشته باش .

باور کنیم که همه یکی هستیم و رنج بشریت رنج خود ماست .

پیش از آن که مشکل بر ما نازل شود ، توان مقابله با آن به ما داده شده است .

تنها تنهایی کارآمد است که همراه باشد با پژوهیدن و کاویدن در خرد و دانش .

جرقه های کوچک دشمنی     ، خیلی زود به شعله هایی بزرگ تبدیل می شوند     . اگر جرقه ها را خاموش نکنید     ، با آتش شعله ور مواجه خواهید شد     .

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی ، دست به دعا برداری . 

حقیقت انکارناپذیر است . بدخواهی ممکن است به آن حمله کند . ممکن است نادانی آن را به استهزا بگیرد . اما سرانجام حقیقت پایدار خواهد بود .

خداوند در اوقات خوش در وجدان ما زمزمه می کند ، اماهنگام دردها و سختی ها با صدای بلند سخن می گوید .

دست هایی که کمک می کنند ، مقدس ترند از لب هایی که دعا می کنند .

رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد .

زمانیکه دانش یک مرد برای موفقیت کافی است . ولی تقوای او کافی نیست . هر چه را که او ممکن است بدست آورد دوباره از دست خواهد داد .

سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی .

شور و هیجان داشته باش ، اما هرگز عقل و منطق را کنار مگذار .

صدها دوستی بدون یک دوست واقعی بی فایده است .

طریق خود را به خداوند بسپار و به او توکل کن که آن را انجام خواهد داد .

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

غضب ، نا   یناترین ، شدیدترین و زشت ترین ناصحان است .

فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است .

قلبت را به کسی بسپار که قلب همه ی عالم برای او می تپد .

کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .

گذشت زمان آدمی را پیر نمی سازد، بلکه ترک آرمانها و کمال مطلوبهاست که ما را فرتوت و افتاده می کند .

لحظات شادی خدا را ستایش کن . لحظات سختی خدا را جستجو کن . لحظات آرامش خدا را مناجات کن . لحظات درد آور به خدا اعتماد کن .

من اگر در بهشت باشم ولی به من بگویند تو حق نداری جهنم را به این بهشت ترجیح بدهی از آن بهشت بیرون می روم .

ناراستی هایمان را بپذیریم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگین می کند .

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد .

هر انسانی دو آموزنده دارد . یکی روزگار و دیگری آموزگار . اولی به بهای زندگی ات و دومی به بهای

زندگی اش .

یا چنان نمای که هستی یا چنان باش که می نمایی .

 

 


آسنایی با شعرا ، نویسندگان و هنرمندان شهرستان شاهرود و استان سمنان

اسماعیل شاهرودی  

نام اصلی : محمد اسماعیل شاهرودی  

تولد : دامغان  

مرگ : بیمارستان شریعتی تهران  

تخلص : آینده  

فرزندان : افشین شاهرودی  

دانشگاه : دانشکده? هنرهای زیبا  

محمد اسماعیل شاهرودی ( زاده? 1304 در دامغان   درگذشته? 4 آذر 1360 در تهران ) شاعر معاصر ایرانی و از نخستین پیروان نیما یوشیج محسوب می‌شد ، که از همان ابتدای کار خود به جریان شعر نو پیوست .

او دوره ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و در نیمه دهه? 1330 به حزب توده? ایران پیوست . او سپس در دانشکده? هنرهای زیبا در تهران به تحصیل ادامه داد و پس از آن چندی به تدریس و چندی به کار در آموزش و پرورش پرداخت   .

شاهرودی پس از سفر به هند و همکاری با دانشگاه علیگره ، مدتی با لغت‌نامه? دهخدا و نیز با محمد معین برای تدوین فرهنگ معین همکاری کرد .

در سال 1344 برای مدتی بازداشت شد و پس از آن تعادل روحی خود را از دست داد و تا پایان عمر به حال عادی بازنگشت .

در سال 1348 به عنوان کارشناس فرهنگی با کمیسیون ملی یونسکو در ایران به همکاری پرداخت و همزمان به تدریس « رابطه? ادبیات و هنرهای تصویری» در دانشکده? هنرهای زیبا در دانشگاه تهران مشغول شد .

در سال 1354 بازنشسته شد و پس از تحمل رنج و بیماری که از اواخر دهه? 40 با آن دست‌ به‌گریبان بود ، در چهارم آذر سال 1360 در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت .

اسماعیل شاهرودی در سال 1330 ، نخستین مجموعه اشعارش را به نام « آخرین نبرد» با مقدمه? نیما یوشیج انتشار داد .

او دومین مجموعه اشعارش را در سال 1336 با عنوان « آینده » منتشر کرد . شعر شاهرودی شعری است اجتماعی که دارای زیبایی و قدرت القای بسیاری است .

مجموعه‌های شعر

آخرین نبرد ، تهران : بی ‌نا ، 1330

آینده ، تهران : انتشارات امیرکبیر، 1346

برگزیده? شعرها ، تهران : انتشارات بامداد ، 1348

م و می در سا ، تهران : انتشارات پیام ، 1349

هر سوی راه ، راه ، راه ، راه ، تهران : انتشارات بوف ، 1350

آی میقات ‌نشین ، تهران : انتشارات زمان ، 1351

داستان کوتاه

چند کیلومتر و نیمی از واقعیت ، تهران : انتشارات مروارید ، 1350

نمونه شعر « گر خوانده بود ... » از کتاب « آی میقات‌نشین »   :

آیا تمامت از

شب‌ ها و روزهای روشن تو برخاست؟

آیا ز جان نیزه این دست‌ ها

آن برگ یاس

رویش نخواست دیگر؟

رویش نخواست؟

آیا مرا دگر به جلوه نمی‌خواهد؟

آیا مرا دگر به سینه نمی‌خواند؟

گر خوانده بود

اینک

پرتوگشا به سینه من چلچلراغ بود ،

گر خوانده بود

اینک

رویای این کویر به چشمانم

دیدار باغ بود  !