سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه )

روش : خبری ، تحلیلی ، اطلاع رسانی ، آموزشی

زمینه : فرهنگی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : غلامحسین ریاحی

مدیر اجرایی : بنفشه ریاحی

نشانی : شاهرود ، خیابان امام ، خیابان شیخ بهایی ، هشت متر دوم ، پلاک 9

تلفن های تماس 02732224506 و 02732241659 و تلفکس : 02732236059 

Bamdadshahrood.ir                                                                        

Email : bamdadshahrood1390@yahoo.co.uk                               

چاپ : پیک فرهنگ                 صفحه آرایی : مهدی شکری

تهران : خیابان انقلاب . خیابان فخر رازی . خیابان وحید نظری

سمنان : میدان معلم . مجتمع تجاری اسکان . واحد 15 تلفن : 02313327716 تبیانیان

شاهرود : خیابان امام . ابتدای سه راه فروغی . تلفن : 02732242742 عامری 

نشریه بامداد شاهرود ( دو هفته نامه ) در ویرایش ، تلخیص و چاپ مطالب برگزیده شما آزاد است .

عکس ها و مطالب ارسالی شما نزد ما به یادگار می ماند .

 


درختِ هزارساله و مسافرِ خسته از سفر !

مرد جوان کوله پشتی اش را برداشت و راه افتاد ، رفت که دنبالِ خدا بگردد . مدّتها بود که از زندگی اش لذّتی نمی بُرد . کارهای روزانه برایش تکراری و ملال آور شده بود . شاید سالها بود که از ته دل نخندیده بود ، حتی بودن درکنار دوستانش نیز برای او شادابی و نشاط درونی را به همراه نمی آورد . افسردگی و اضطراب و نگرانیهای ریز و دُرُشت زندگی روز به روز بیشتر آزارش می داد و ... می گفت تا کوله ام از مهر خدا پرنشود بر نخواهم گشت . باید او را بیابم وسفرة دلم را برای او پهن کنم و از او چارة درد هایم را بخواهم .

نهالِ درختی شاداب کنار راه ایستاده بود . مسافر با خنده ای رو به درخت گفت : چه تلخ است کنار جاده بودن و نرفتن . و درخت زیر لب گفت : ولی تلخ تر آنست که بروی و بی ره آورد بازگردی . کاش می   دانستی آنچه در جستجوی آنی همین جا ست .

مسافر رفت وگفت : یک درخت از راه چه می   داند ، پاهایش در گِل است ، او هیچ وقت لذت جستجو را نخواهد یافت . و نشنید که درخت گفت : من جستجو را از خود آغاز کرده ام وسفرم را کسی نخواهد دید جز آنکه باید .   

مسافر رفت . سال های بی شماری گذشت و او راه های پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشت و پست و بالاهای بسیاری دید اما درپایان رنجور و نا امید بازگشت ، خدا را نیافته بود ، اما حالا دیگر غرورش را گم کرده بود . به ابتدای جاده رسید ، جادّه ای که روزی از ابتدای آن سفرش را آغاز کرده بود . درختی همانند درختان هزارساله ، تنومند و بالا بلند و سرسبز کنار جادّه بود ، زیر سایه اش نشست تا اندکی استراحت کند .

مسافر درخت را به یاد نیاورده بود اما در خت او را می شناخت ! درخت گفت : سلام مسافر ؛ در کوله بارَت چه داری ؟ مرا هم میهمان کن .

مسافر گفت : شرمنده ام کوله ام خالی است  و چیزی ندارم .

درخت گفت : چه خوب ! وقتی هیچ چیز نداری همه چیز داری ، اما آن روز که می رفتی در کوله ات همه چیز داشتی ، غرور کمترینَش بود ، جادّه آن را از تو گرفت حالا در کوله ات جا برای مِهرِ خدا هست و آنگاه در کمال تواضع و خیرخواهی قدری از رازحقیـقت را در کولة مسافر ریخت .

دست های مسافر از نورِ آگاهی پُرشد و چشمهایش از حیرت درخشید وگفت : هزار سال رفتم و پیدا نکردم و تو نرفته ای و این همه یافته ای و چنین شاد و قدرتمند و مفید زندگی می کنی .

درخت گفت : زیرا تو در جادّه رفته ای و من در خودم به جستجو پرداخته ام و پیمودنِ خود دشوارتر از پیمودن جاده هاست .

آدمی اگر می دانست خالق حکیم ، راز عشق را با روح او در آمیخته و گنجِ سعادت را در وجود او مخفی کرده تا انسان به جستجو در خود برخیزد و گوهر استعدادهای بی بدیل خود را کشف کند ، هرگز در بیرون از خود به تکاپو برنمی خاست و از گنجینة خدادادی اش نهایت بهره برداری را می نمود و آنگاه لذّت دیدار و گفتگو با خالق خویش را احساس می نمود و زندگی اش سرشار از زیبائی و نشاط و سرور جاودانی می شد . 

 

 

 


پیام های کوتاه

تالیف : بهاره ریاحی

موفقیت چیزی نیست که دیگران از تو انتظار دارند     ،   موفقیت چیزی است که تو به آن می اندیشی .

 آرامش در طوفان . سلاح عاقلان است .

به جای اینکه به تاریکی دشنام بدهیم بهتر است شمعی بیفروزیم .

موفق کسی است که با آجرهایی که به سمتش پرتاب می شود بنایی محکم بسازد .

روز را با خنده شروع کن تا زندگی با خنده در دستانت شکوفا شود .

پایان دادن به گفتگوهای درون یعنی رسیدن به آرامش .

اگر به دنبال دوست بی عیب بگردیم هیچ وقت دوستی نخواهیم داشت .

همیشه از خودت به خوبی یاد کن و زندگی را آن طور که دلخواهت هست تصور کن .

تفاوت عمق اقیانوس و برکه از بزرگی ماهیهای که بیرون می آیند مشخص می شود .

فقط کسی طعم دلتنگی را می فهمد که طعم وابستگی را چشیده باشد .

عشق آن نیست که دو نفر به هم نگاه کنند عشق آن است که هر دو به یک سو بنگرند .

دلهای بزرگ و احساس های بلند عشق های زیبا و با شکوه می آفرینند .

در سراسر جاده زندگی ، توقف ممنوع .

همواره به یاد داشته باش ، موفقیت یک نقطه نیست بلکه جریانی است پیوسته .

99 درصد نگرانیهای ما مربوط به مسائلی است که هرگز اتفاق نمی افتند ، پس شاد باش .

اگر می خواهی مانند عقاب پرواز کنی با بوقلمون همراه نشو .

مالکیت آسمان را به نام کسانی نوشته اند که به زمین دل نبسته اند .

افکار بزرگ داشته باش ، اما از شادیهای کوچک لذت ببر .

بدبختی ما این حسن را دارد که دوستان واقعی را به ما می شناساند .

دوست آن است که شما را قادر سازد ، در هنگام روز ، ستارگان را ببینید .

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری ، همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری .

بازنده در هر جوابی مشکلی را می بیند ولی برنده در هر مشکل جوابی را .  


پسرکِ شطرنج باز و راهبِ صومعه !

پسرکی به رئیس صومعه گفت : دلم می خواهد راهب بشوم امّا در زندگی هیچ چیز یاد نگرفته ام . پدرم فقط به من شطرنج یاد داده که هیچ تأثیری درروشنائیِ باطنِ من ندارد . تازه ، بعضی می گویند این بازی ها گناه است .

راهب پاسخ داد : شاید گناه باشد ، شاید هم فقط سرگرمی باشد . شاید صومعه ما به کمی از هردو احتیاج داشته باشد . پدر روحانی خواست برایَش یک صفحه شطرنج بیاورند ، بعد راهبی را صدا زد و دستور داد با جوان شطرنج بازی کند . امّا قبل از شروعِ بازی ، گفت : هر چند به سرگرمی احتیاج داریم ، اما نمی شود بگذاریم همه اهل صومعه شطرنج بازی کنند . فقط بهترین شطرنج باز می تواند در صومعه باشد . اگر این راهب ببازد ، صومعه را ترک می کند و جائی برای تو باز می شود .

پدر روحانی بسیار جدّی صحبت می کرد . جوان احساس کرد مُهم ترین بازیِ زندگی اش را انجام می دهد   .   عرق سرد بر پیشانی اش نشست . صفحه شطرنج به مرکزِ دنیا تبدیل شده بود    ...

نزدیک بود راهب بازی را ببازد . جوان حمله کرد ، امّا بعد نگاه معصوم و پُر قداستِ راهب را دید ؛ چند حرکتِ اشتباه کرد تا راهب بتواند بازی را ببَرَد . حالا دیگر ترجیح می داد آن بازی را ببازد . آن راهب بیشتر به درد مردم می خورد تا او . 

ناگهان ، پدر روحانی صفحه شطرنج را روی زمین انداخت و گفت : تو بسیار بیشتر از آن که گمان می کنی ، یاد گرفته ای . ذهنت را بر پیروزی متمرکز کردی و توانستی با نیروی اراده ، جنگ را رهبری کنی . بعد ، احساس محبّت کردی و حاضر شدی خودت را قربانیِ هدفِ بزرگتری کنی . به صومعه خوش آمدی زیرا می دانی چگونه نظم و ترتیب را در کنار محبّت و شَفقَت جای بدهی .


  25 تیر ماه ، روز بهزیستی و تامین اجتماعی

بیست و پنجم تیر ماه ، هر سال ، روز بهزیستی و تأمین اجتماعی نام گذاری شده است . سازمانی که مبنای به وجود آمدنش کمک به تأمین حداقل هزینه زندگی خانواده های نیازمند و بی سرپرست و ایجاد زمینه های مناسب برای خودکفایی آنان بوده است . با آرزوی موفقیت برای خدمت گزاران پرتلاش آن ،

سازمان بهزیستی

بهزیستی ، سازمانی فرهنگی ، اجتماعی و امدادی است که به منظور گسترش رحمت الهی در جامعه و حفظ ارزش ها و کرامات والای انسانی ، مجموعه خدماتی را ارائه می دهد . این سازمان برای کمک به قشرهای محروم و انسان هایی که بنا به دلایل محیطی ، اجتماعی ، اقتصادی و ارثی و نیز داشتن مشکلات جسمی ، روانی ، عاطفی ، گرفتار مشکلات و دچار عدم تعادل شده اند ، تأسیس شده است .

بهزیستی با کمترین حمایت های دولتی و با تکیه بر مشارکت مردمی و همکاری سازمان ها ، در راه گسترش خدمات توان بخشی ، امدادی ، بازپروری و کمک به تأمین حداقل نیازهای گروه های کم درآمدی که قادر به توانایی و خودکفایی اقتصادی نیستند ، فعالیت می کند .

وظایف سازمان بهزیستی

بی تردید ، سلامت جسم و جان و روان ، زیربنایی ترین عامل پیشرفت و تکامل جامعه است . امروزه برای دست یابی به این هدف ، با اجرای برنامه های پیش رفته بهداشتی و بهزیستی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ، افراد ناتوان جامعه از دوران شیرخوارگی تا سالخوردگی تحت مراقبت قرار دارند تا سلامتشان تأمین شود . یکی از وظایف سازمان بهزیستی ، کمک به تأمین نیازهای افراد و خانواده های بی سرپرست و ایجاد زمینه های مناسب برای خودکفایی آنان است . این سازمان ، ساختاری است که به طور علمی به بررسی نارسایی ها و مشکلات اجتماعی می پردازد و از نیروی متخصصان و کارشناسان علوم اجتماعی و بهداشتی برخوردار است تا معضل های اجتماعی را از ریشه درمان کند و از بین ببرد .

زنان و کودکان بی سرپرست

از مهم ترین برنامه های سازمان بهزیستی ، سرپرستی و کمک مالی به زنان و کودکان بی سرپرست است . در هر جامعه افرادی هستند که جزو گروه های آسیب دیدگان اجتماعی شمرده می شوند . در این میان ، باید فرزندان بی سرپرست ، بدسرپرست یا محروم از پدر و مادر را جزو این گروه قرار داد . همچنین زنان آبرومند و بی سرپناهی هستند که برای تأمین مخارج زندگی تحت پوشش این سازمان قرار گرفته اند . این گروه نیز که هم نیازمند کمک مالی برای گذران زندگی خود هستند و هم به برنامه های مشاوره ای در زمینه تربیت و تعلیم فرزندان و مشکلاتشان نیاز دارند ، از برنامه های سازمان بهزیستی بهره مند می شوند .

بهزیستی و طرح درمان اعتیاد TC

طرح درمان اعتیاد اجتماع مدارTC   ، یکی از خدمات سازمان بهزیستی کشور برای مددجویان نیازمند است . در این شیوه ، دارو درمانی وجود ندارد و محور و هدف درمان ، تغییر در شیوه زندگی و بازتوانی و توان بخشی در شخص بر اساس یادگیری اجتماعی و قواعد زندگی اجتماعی است .

 TC   برنامه درمانی درازمدت است که با نظام نظارتی قوی برای معتادان طراحی شده و به شکل کاملاً علمی جای گزین مراکز بازپروری پیشین در کشور گردیده است . از دید این نوع درمان ، سم زدایی کافی نیست و می تواند آغازی برای بازگشت دوباره به اعتیاد باشد . در درمان اجتماع مدار TC   ، به درمان همه جنبه های رفتاری ، شناختی ، هیجانی و جسمانی معتاد می پردازند و از بیمار خواسته می شود آن گونه رفتار کند که باید باشد ، نه به صورتی که اکنون رفتار می کند .

تأمین اجتماعی

مفهوم تأمین اجتماعی ، بیشتر با مفهوم هایی چون رفاه اجتماعی ، بیمه های اجتماعی ، خدمات اجتماعی ، تعاون اجتماعی و تعادل اجتماعی هم معناست و در برخی موارد نیز به معنای واژه هایی چون کمک اجتماعی و معاونت متقابل هم سوست . انسان نیز بر اساس طبیعت و نیاز خود ، زندگی اجتماعی را برگزیده است .

بنابراین ، جامعه انسانی مجموعه ای به هم پیوسته است و فطرت انسان و نیازمندیهای اجتماعی ، آنان را به پیوند و وابستگی به نیروهای فکری ، عملی و علمی یکدیگر دعوت می کند . بر همین اساس ، انسان هیچ گاه از رابطه با دیگران بی نیاز نیست و در همه حال به یاری دیگران نیاز دارد . پس هرگاه این رابطه و پیوند با تعهد و احساس مسئولیت متقابل همراه باشد ، اثر نیک و ارزنده ای در بهبود وضعیت اجتماع ایجاد می کند .

تأمین اجتماعی ، تجربه تاریخی انسان

انسان به کمک فطرت و خردی که خداوند به او بخشیده ، در طول تاریخ به بسیاری از حقیقت ها پی برده و در کنار پیشرفت علمی ، به پیشرفت های اجتماعی رسیده است . تأمین اجتماعی ، یکی از دستاوردهای تجربی بشر است .

در طول تاریخ ، بشر دریافته که گسترش فقر در جامعه ، به افزایش ناهنجاری های اجتماعی مانند دزدی ، بزه کاری ، جرم و جنایت یا تکدی گری می انجامد و آسیب آن به همه افراد جامعه می رسد . بنابراین در دو قرن اخیر ، انسان ها برای رفع نیاز طبقات کم درآمد جامعه ، به فکر چاره افتادند . با تکامل تدریجی اندیشه بشر در طول تاریخ و آگاهی او به حقوق خود ، تأمین اجتماعی عمومی شکل گرفت تا حداقل سطح زندگی را برای همه افراد جامعه فراهم آورد .

در دین اسلام ، انسان از کرامت الهی برخوردار است . نعمت های الهی حق همه انسان هاست و در انحصار هیچ فرد یا گروهی نیست . از تمرکز ثروت که به فقر دیگر انسان ها می انجامد ، نهی شده است و همه انسان ها در مورد وضع معیشتی دیگران مسئول هستند . بنابراین ، یکی از معیارهای ارزش رفتار و عملکرد افراد در جامعه ، میزان کوششی است که فرد در راه رفع فقر و نابسامانی های هم نوعان خود انجام می دهد . حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید : « بهترین برادران تو کسی است که تو را در مال خویش شریک کند و بهتر از او کسی است که تو را از دیگران بی نیاز سازد .»

دو اصل تأمین اجتماعی

تأمین اجتماعی صرف نظر از نظام اقتصادی حاکم بر جامعه ، همواره مورد توجه ویژه دولت ها و ملت ها در سراسر جهان بوده است . اقدامات متعدد برای دست یابی کارگران به حقوق خویش ، انواع حمایت از بی سرپرستان ، ناتوانان و اقشار آسیب پذیر را می توان مصداق روشنی از زمینه تأمین اجتماعی دانست .

اندیشمندان مسلمان ، تأمین اجتماعی را تأمین کامل وسایل زندگی عموم افراد دانسته اند که دو اصل اساسی دارد : اصل کفالت همگانی و اصل سهیم بودن جامعه در درآمدهای عمومی .

اولویت های تأمین اجتماعی

اولویت ها در تأمین اجتماعی اسلام دو قسم است : یکی اینکه چه کسانی در تأمین اجتماعی بر دیگران مقدمند و دیگر اینکه تأمین اجتماعی از سوی چه کسی اولویت بیشتری دارد .

در قسم اول ، قاعده کلی میزان آسیب پذیری و محرومیت است و در قسم دوم ، صاحبان ثروت و مکنت ، مسئولیت بیشتری برای تأمین اجتماعی دارند ؛ زیرا سرمایه های مالی ، در واقع امانت هایی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است و بندگان خدا نیز همگی خانواده خداوند به شمار می روند . بنابراین ، هرگاه بندگان خدا دچار کمبود و نداری شدند ، آنان که از سرمایه بیشتری برخوردارند ، به حکم جانشینی و امانت داری ، موظف به برطرف ساختن نیازهای کم درآمدان جامعه هستند . پس اگر آنان حق امانت داری را خود ادا نکردند ، حکومت اسلامی حق دارد تا آن جا که صلاح بداند ، آنها را به انجام وظیفه تکلیف کند .